(سایت مداحی کربلایی محسن احمدی) بانوای دلنشین کربلایی محسن احمدی دوشنبه شبـــــــها راس ساعت:21 نعمت آباد خ میرزایی جنب خیابان مینو حسینیه حضرت ابوالفضل العباس(ع)،سامانــــــه هیئت:09381954355،سایت سیاسی مذهبی،اشعار مذهبی،اشعار مهدوی،احادیث و روایات
| ||
|
مردى باديه نشين از طايفه بنى سليم در بيابان قدم بر مى داشت . سوسمارى را ديد ، به دنبالش دويد و تلاش كرد تا آن را گرفت و در ميان آستين خود گذارد و با هيجان به حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله) آمد و در برابرش ايستاد و گستاخانه گفت : اى محمد! اى محمد! تو ساحر و دروغگو هستى ، آسمان كبود بر كسى سايه نيفكنده و زمين كسى را به پشت نگرفته كه دروغگوتر از تو باشد ، تو گمان مى كنى كه در اين آسمان خدائى وجود دارد كه تو را به عنوان پيامبر بر همه مخلوقات فرستاده است ، اگر قوم من مرا آدم عجول و شتابزده نمى خواندند ، با اين شمشيرم ضربتى به تو مى زدم كه كشته گردى و در نتيجه همه مردم از گزند تو آسوده گردند . عمر بن خطاب برجهيد تا به او آسيب برساند. پيامبر (صلى الله عليه و آله) به عمر فرمود : اى اباحفص ! بنشين ، سپس پيامبر (صلى الله عليه و آله) متوجه مرد گستاخ باديه نشين شد و فرمود: اى برادر طايفه بنى سليم ، اين چنين عرب ها در مجالس ما به ما حمله مى كنند و بدگوئى مى نمايند . اى مرد باديه نشين سوگند به خداوندى كه مرا به حق مبعوث فرمود، كسى كه در دنيا به من زيان برساند ، فرداى قيامت در آتش شعله ور دوزخ خواهد افتاد. اين بود نمونه اى از حلم و صبر انقلابى و سعه صدر و تحمل پيامبر (صلى الله عليه و آله) كه به علت همين شيوه ، عده زيادى از جمله باديه نشين مذكور به اسلام گرويد. چنان كه در دنبال اين داستان مى خوانيم : پيامبر (صلى الله عليه و آله) پس از گفتارى ، به مرد باديه نشين فرمود : ايمان بياور ، او گفت : ايمان نمى آورم مگر اين كه اين سوسمار ايمان بياورد و سپس سوسمار را رها كرد، پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: اى سوسمار ! سوسمار با زبان رسا گفت : لبيك. پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: چه كسى را مى پرستى ؟ گفت : آن كسى را كه عرش او در آسمان و حكومت خاص او در زمين و راه او در دريا و رحمت او در بهشت و عقاب او در دوزخ است . پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: من كيستم ؟ گفت : تو رسول پروردگار جهانيان و خاتم پيامبران هستى ، رستگار شد آن كس كه تو را تصديق كرد و بدبخت شد كسى كه تو را تكذيب نمود. مرد باديه نشين به پيامبر (صلى الله عليه و آله) عرض كرد: وقتى كه به حضور شما آمدم تو مبغوض ترين فرد در نظرم بودى و اكنون تو از همه انسانها و از خودم و پدر و مادرم ، محبوبتر و عزيزتر مى باشى ، گواهى به يكتائى خدا و رسالت تو از ناحيه خدا مى دهم . سپس به سوى قبيله خود (بنى سليم) بازگشت و داستان خود را براى آنان بيان كرد و به وسيله او هزار نفر از مردم بنى سليم به اسلام گرويدند. ๑۩๑ سید مهدی رضوی:09381954355 ๑۩๑ نظرات شما عزیزان: مـــــوضوعات مـــــرتبط: احــــــــادیث و روایــــــــات، حکایات، روایات مذهبی، بـایگانــــــی مـطالب زیبــــا، مطالب زیبا وخواندنی، داســــــتان هـــــا، داستانهای مذهبی، داستانهای آموزنده، دانستنیــــــــــــها، دانستنیهای دینی، ، بــــــــــرچـــسبهــا: مردى باديه نشين , آدم عجول , سوسمار , عمر بن خطاب , پيامبر (صلى الله عليه و آله) , صبر , طايفه بنى سليم , رسول پروردگار , سعه صدر , خاتم پيامبران , [ 9 / 11 / 1391
] [ 10:30 ] [ سید مهدی رضوی ]
[ |
|
[ دانلود مداحی با صدای: کربلایی محسن احمدی ] [ danlod madahi : karbalaei mohsen ahmadi ] |